جدول جو
جدول جو

معنی اشتر کشتن - جستجوی لغت در جدول جو

اشتر کشتن
(لِ)
اجزار. (تاج المصادر بیهقی). نحر. (دهار). جزر: انقاع، اشتر کشتن از بهر مهمانی. (تاج المصادر بیهقی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خُ دَ / دِ دَ)
نحر کردن شتر. اشتر سر بریدن: اجتزار، جزر، شتر کشتن. (منتهی الارب). رجوع به اشتر کشتن شود
لغت نامه دهخدا
(شُ تُ رِ کُ تَ)
شتر که کشتن را باشد. شتر که کشتن را سزد. شتر که آماده و مهیای نحر باشد. شترکه ازدر نحر کردن باشد: جزور، شتر کشتنی. (دهار)
لغت نامه دهخدا
تصویری از اشترکشتن
تصویر اشترکشتن
نحرشتر کشتن شتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شتر کشتن
تصویر شتر کشتن
نحر کردن شتر
فرهنگ لغت هوشیار